در کشوری که براساس اسلام اداره می شود، همه مردم باید قادر به خواندن درست قرآن کریم باشند.

تصمیم گیری عکس العملی نسبت به یک مشکل است.

 

 

در سازمان همه افراد تصمیم می گیرند. مدیران ارشد هدف های سازمان را تایید می کنند. مدیران رده میانی و پایه، درباره عملیات اجرایی تصمیم می گیرند، کارکنان را انتخاب می کننـد  و دربـاره نحوه اجرا تصمیم می گیرند. البته تصمیم گیری تنها در حیطه مدیران نیست. کارکنـان عـادی نیـز  تصمیماتی می گیرند که بر فعالیت ها و امور سازمان خود اثر می گذارند.

بنابراین، هریک از مدیران و کارکنان در سازمان به گونه ای با موضوع تصمیم گیـری سـر و کـاردارند. آنان ناچارند در فرایند انجام امور، از بین راه های متعددی کـه پـیش روی دارنـد،  یکـی راانتخاب کنند. تردیدی نیست که بسیاری از این راه ها مستلزم انجـام کارهـایی اسـت و فـرد بایـدپیش از انتخاب بتواند درباره نتایج اقدام خود بیندیشد.

      در همین باره بخوانید:

به این ترتیب، تصمیم گیری عکس العملی نسبت به یک مشکل است. آگاهی از این کـه  مشـکلی وجود دارد و این که باید تصمیمی گرفته شود، یـک مسـاله ادراکـی اسـت. عـلاوه بـرآن، در هـرتصمیمی، برداشت تصمیم گیرنده در تفسیر و ارزیابی اطلاعات اثر دارد.

اگر بین وضع موجود و وضع مطلوب اختلافی وجود داشته باشد، در آن صورت باید اذعان کرد که با مساله ای رو به رو هستیم. اگر کسی هزینه ماهانه خود را محاسبه کند و دریابد که در ماه مبلغی بیش از درآمدش به مصرف می رساند، باید مساله ای را شناسایی و تعریف کند. بسیاری از تصمیمات ضعیف، به این علت گرفته شده است که تصمیم گیرنده متوجه واقعیت مساله نشده است. در واقع، نتوانسته است آن را به درستی شناسایی و تعریف کند. بنابراین، در الگوی تصمیم گیری بخردانه، فرایند تصمیم گیری با تعریف مساله شروع می شود. به این شرح: 

 

1. تعریف مساله: 

تصمیم گیرنده پس از ارائه تعریفی از مساله، باید شاخص هایی را که برای حل مساله مهم می داند، تعیین کند. او در این مرحله مشخص می سازد که در فرایند تصمیم گیری، چه چیزهایی مهم و مرتبط است. دراین مرحله نوع علاقه، ارزش ها و سلیقه های شخص تصمیم گیرنده نقش اساسی دارند.

 

 2-مشخص نمودن شاخص های تصمیم گیری: 

تعیین شاخص یا معیار از آن جهت اهمیت دارد که شخص تصمیم گیرنده (از دیدگاه خود) مشخص می کند که چه اقدام هایی مربوط و چه چیزهایی نامربوط هستند. باید در نظر داشت هر عاملی که دراین مرحله مشخص نشود (از نظر تصمیم گیرنده) عاملی نامرتبط خوانده می شود. 

3-وزن دادن به شاخص ها: 

گاهی امکان دارد شاخص های انتخاب شده دارای اهمیت یکسانی باشند. بنابراین در سومین گام، تصمیم گیرنده براساس اولویت و اهمیت به شاخص ها، وزن مناسب می دهد.

  4-انتخاب راه های گوناگون: 

تصمیم گیرنده راه حل ها را (راه حل های امکان پذیر) را بررسی و ارائه می کند. درواقع، راه حل هایی را که به نظر او مساله را حل خواهد کرد یا موفقیت او را تضمین می کند، انتخاب می نماید. 

 5-مرتبط ساختن هریک از راه ها به یکی از شاخص ها: 

پس از ارائه راه حل ها، فرد تجزیه و تحلیل و ارزیابی هر یک از این راه حل ها را به صورت جدی مورد توجه قرار می دهد. برای انجام این کار ضریب خاصی برای هریک از این راه حل ها در نظر می گیرد. به هنگام مقایسه راه حل ها، نقاط ضعف و قوت آن ها مشخص می شود. سپس در مراحل دوم و سوم ضریب آن ها تعیین می شود. 

6-انتخاب راهی که از نظر ارزش، دارای بالاترین بازدهی باشد: 

تصمیم گیرنده باید راهی را انتخاب کند که دارای بالاترین بازدهی (بیشترین مطلوبیت) باشد. این کار از طریق مقایسه راه حل ها براساس ضریب یا وزنی که به شاخص ها داده شده است،

 

این موضوع در آیه 62سوره  نور مورد اشاره قرار گرفته است.

سوره نور آیه 62

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا کَانُواْ مَعَهُ عَلَى‏ أَمْرٍ جَامِعٍ لَّمْ یَذْهَبُواْ حَتَّى‏ یَسْتَئْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَئْذِنُونَکَ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَئْذَنُوکَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَن لِّمَن شِئْتَ مِنْهُمُ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ‏

 

مؤمنان (واقعى) تنها کسانى هستند که به خدا وپیامبرش ایمان آورده و هرگاه با پیامبر بر کارى اجتماع نمایند، بدون اجازه او نمى‏روند، (اى پیامبر!) کسانى که اجازه مى‏ گیرند آنانند که به خدا وپیامبرش ایمان دارند. پس اگر براى بعضى از کارهاى خوداز تو اجازه خواستند، به هرکس از آنان‏که خواستى (ومصلحت بود) اجازه بده وبراى آنان از خدا طلب آمرزش کن، که خداوند بخشنده ومهربان است.      

بخشی از تفسیر نور

در مسائل تشکیلاتى، که بر اساس همفکرى و مشورت، تصمیم گرفته مى‏شود، خودمحورى و خودمختارى ممنوع است.

«على امر جامع لم یذهبوا»

- تصمیم‏ گیرى نهایى با رهبر است. «لمَن شئت منهم» (پیامبر در مسائل جامعه، بر مردم ولایت دارد).

 

خلاصه و نتیجه گیری

فرد در سازمان باید تصمیم بگیرد. تصمیم گیرنـده مـیخواهـد خـود را فـردی آگـاه،شایسته و حاکم بر اوضاع و شرایط معرفی نماید. به اصطلاح به دیگران بفهماند که متوجـه همـه جزئیات می شود. چنین تمایلی باعث می شود که او به مسائلی توجه کند که دیگران هـم متوجـه آن شده اند. 

باید به این مطلب توجه کرد که مدیر (تصمیم گیرنده) به دنبال خواسته ها و منافع سـازمان  خـود  است. اگر دررابطه با تعیین مساله، دچار تعارض شود، یعنی با مسـاله ای مواجـه  شـود کـه بـرایسازمان اهمیت دارد، ولی احتمالا به نظرش از اهمیت کمتری برخوردار باشـد، طـرف خـودش را خواهد گرفت. این امر نیز به موضوع قابل چشمگیر بودن مساله مربوط می شود.  

 

منبع:

تصمیم سازی و تصمیم گیری ، مرکز نوسازی و تحول اداری 

 

گردآورنده :تیم متفکران نوین مالی

 

   هدیه تیم متفکران نوین مالی به همراهان تیم:                                                                                                                                                   

  •      تصمیمات مالی که قبل از 35 سالگی باید بگیرید.                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                      

 

 
 
 

دیدگاه کاربران
  • اشتراک دانش و مهارت مالی و حسابداری
  • قرآن پژوهی مالی و حسابداری
  • شرکت دانش پژوهان مالی فرانگر
  • مرکز مشاوره الکترونیک حسابداری, مالی و سرمایه گذاری
  • توسعه توانمندی و فرصتهای شغلی مالی و حسابداری
  • انتخاب برتر محصولات, خدمات و بازار حسابداری, مالی و...
  • توسعه نگر دانش و مهارت مالی و حسابداری
  • آتیه نگر دانش و سواد مالی مدیران ارشد
  • بهینه نگر دانش و سواد مالی خانواده
  • هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
    Google Analytics Alternative