بر مردم (لازم) است که قرآن را همان طور که نازل شده قرائت کنند. - امام باقر(ع)

در بحث زبان قرآن روشن شد که قرآن به زبان جامع که همان زبان عرف عمومی جامعه خودش با ویژگیهای خاص می باشد، نازل شده است و در فهم قرآن باید معانی زمان نزول مد نظر قرار گیرد . از سوی دیگر، با عنایت به سیال بودن زبان، ممکن است واژه ای در طول زمان معانی حقیقی و مجازی تازه و جدیدی پیدا کند و معانی حقیقی یا مجازی زمان نزول مهجور شود . مفسر باید از دخالت دادن تغییراتی که در دوران پس از نزول قرآن در واژگان پدید آمده، در فهم و بیان حقایق قرآنی و تبیین آیات قرآن دوری گزیند . از این رو، مفسر باید هنگام فهم واژگان قرآن معانی واژه ها را در عصر نزول و در منطقه و فضای نزول از راهها و منابع صحیح و معتبر به دست آورد و اکتفای مفسر به معنای ارتکازی نیز ممکن است سبب اشتباه او در فهم آیات گردد .

 

 
 

زبان قرآن
بدون تردید راه دستیابى به مقاصد هر گوینده اى زبان مفاهمه اوست . مقصود از زبان در این مقوله لغت و لهجه تکلم و خط و نگارش نیست که میان اقوام گوناگون متفاوت است; زیرا زبان قرآن عربى است و متمایز از صدها نوع زبان دیگر است . 
بلکه در قلمرو درونى هر یک از زبانهاى موجود، نوعى تمایز در گفتمان و نوشتار به تناسب گرایشهاى مختلف علمى نیز وجود دارد; مانند زبان حکیمان، عارفان، پزشکان و ... و هر یک اصطلاح مخصوص حوزه علمى و طریقه محاوره ویژه خویش را دارند که غالبا واژه گان در معناى لغوى آغازین خود به کار نمى رود، هر چند بى تناسب با آن نیست . 


بنابراین در همه فرهنگها یک نوع زبان عمومى و نیز یک نوع زبان ادبى در قالب نثر و نظم هیجان انگیز وجود دارد که از نیروى تخیل صاحبان آن فرهنگ نشات گرفته است و در این رابطه دو پرسش اساسى مطرح است: 


1 . آیا در همه فرهنگها در عرف انسانى یک زبان مشترک تفهیم و تفاهم محتوى و یک سلسله قوانین مقبول و متعارف وجود دارد که تمام اقوام و ملل با هر زبان و هر نوع دانش و عالم و عامى خود را پایبند و ملزم به رعایت آن بدانند؟ 


2 . یا در هر رشته اى از معارف انسانى یک نوع زبان ویژه و به خصوص وجود دارد و زنجیره مرتبط در این عرصه هاى گوناگون فکرى موجود نیست؟ 


آنچه مسلم است عقلا در ارائه مقاصد خود به همدیگر، به یک سرى معیارهایى پایبندند . از جمله آن معیارها آن است که کاربرد الفاظ را تابع همان معانى وضع شده براى آنها مى دانند، نه اراده گوینده; همان طور که قصد اولیه در استعمال هر واژه اى، اراده معناى حقیقى آن کلمه است، لیکن معیار دیگرى که در محاوره عرف وجود دارد آنست که گوینده مى تواند به هنگام نیاز با استفاده از قرائن و شواهد به انواع گوناگون مجاز، تمثیل، تشبیه، کنایه، استعاره، اشاره و ... متوسل شود . بنابراین انواع کاربردهاى زبان که انسانها براى رفع نیاز خویش در زندگى روزمره و بیان مقاصد درونى خود از آنها استفاده مى کنند در عرف عقلایى پذیرفته شده است و در همه فرهنگها نیز این حقیقت سریان دارد و مورد اتفاق همگان است . 


پرسشى که در رابطه با قرآن مطرح است این است که زبان قرآن چه زبانى است . آیا زبانى ویژه و ادیبانه است و یا آنکه شیوه بیان مفاهیم قرآن همان شیوه عرف و عقلاى بشر است؟ زبان قرآن همان زبان عرفى محض است، یا راه سومى وجود دارد؟ و آیا زبان قرآن، زبانى جامع و ترکیبى از زبان نمادین و عرفى مى باشد؟ 
این بحث در میان مسلمانان قرآن پژوه از آنجا نشات یافت که مفسران در ارتباط با فهم معانى پاره اى از آیات همچون متشابهات و حروف مقطعه و غیره مواجه با اشکال شدند . 


مى دانیم، قرآن شامل گزاره هاى توصیفى از خدا، صفات و افعال او، آفرینش جهان در شش روز، آفرینش انسان در مراحل گوناگون، تکلم خدا با فرشتگان، میثاق ذر، ابلیس، هبوط انسان از بهشت، توبه، گزارش جلوه هاى طبیعت، پدیده هاى آسمانى و زمینى، سرنوشت انسان در زمین، امتها، پیامبران و معجزاتشان، فرجام انسانها، تبیین قانونمندى و سنت مدارى عالم، وصف جهان پس از مرگ، برزخ، سؤال و گواهى شهود، بهشت و نعمت ها و جهنم و عذابها، شرح درخواست ها، بایسته ها و نبایسته هاى خدا و انشاآت دستورى و ... است .


وقتى قرآن صفاتى چون تکلم، سمع، علم، رحمت و قدرت را به خداوند نسبت مى دهد صفاتى که به نحوى در انسان نیز وجود دارد مفهوم حقیقى این صفات در خداوند چیست؟ آیا این واژه گان افاده کننده همان معانى متعارف در انسان است؟ 
کاربرد تعابیر به ظاهر حسى و مادى در رابطه با خدا در قرآن کریم مانند: «جاء ربک»  «ثم استوى على العرش»  «و لکن الله رمی»  «بل یداه مبسوطتان»  و ... بسیار سؤال برانگیز است . 
منازعات ظاهر گرایان و اهل تاویل، تنزیهیان و معطله و اهل تشبیه همه در راستاى حل همین مشکل بوده است.
آیا مراد آیات همان معانى روئین و ظاهرى است یا مقصود دیگرى در کار است و این واژه گان صرفا پلى براى اشاره به معانى نهفته است؟ 
قرآن وقتى گزارش از جهان آخرت و نعمتها و لذتها، عذابها و دردها مى دهد، آیا منعکس کننده همان معانى است که به انس ذهنى براى ما تداعى مى شود؟ 
آیا قرآن به حسب موضوعات مختلف داراى زبانهاى گوناگون است؟ یا آنکه قلمروهاى متنوع محتوایى باعث تفکیک و تمایز نبوده و یک زبان مشترک و همه فهم حاکم بر تمام حوزه هاى معرفتى قرآن است؟ 
با عنایت به نکات پیش گفته، به نظریه هاى موجود در ارتباط با زبان قرآن نظرى مى افکنیم . نگاهى به نظریه هاى موجود در ارتباط با زبان قرآن; زبانى که پیام خدا در قالب آن ابلاغ شده است . 
درباره زبان دین  به مفهوم عام و زبان قرآن به نحو خاص نظریه هاى گوناگونى مطرح است . 


ما با عنایت به گستردگى بحث به سه نظریه که طرفداران بیشترى دارند و در خور اهمیت اند به صورت گذرا نظر مى افکنیم: 

 


1 . نظریه زبان نمادین
از زبان نمادین در عربى به زبان «تمثیل» و در انگلیسى به زبان «سمبولیک» یاد شده است . براساس این دیدگاه بیانات موجود در کتابهاى آسمانى از جمله قرآن نه به زبان عرفى و نه به طور مستقیم و صریح بلکه به زبان رمز و اشاره بیان شده است، از اینرو آنچه از ظاهر عبارات آن فهمیده مى شود مراد نبوده بلکه این ظاهر رمز براى حقایق است که آنها را جز به زبان غیرمستقیم و غیرصریح (نمادین) نمى توان بیان کرد و نمادها هماره به معانى وراى خود راهنمایى مى کنند . 
مطابق این نظریه دلالتهاى ظاهرى آیات الهى مقصود نیست . این دیدگاه در شکل باطنى گرى و گاه در قالب رویکردهاى کلامى جدید براى تحلیل زبان وحى، خود را نشان داده است . 
در نقد و بررسى این نظریه مى توان گفت: آنچه مسلم است رمزى قلمداد کردن مجموعه قرآن و تمامى آیات اعم از آیات محکم و متشابه ادعایى گزاف بیش نیست که نمى توان براى آن پشتوانه اى نظرى پیدا کرد; اما از سوى دیگر چنان هم نیست که هیچ گونه بیان نمادین در قرآن وارد نشده باشد، بلکه علاوه بر حروف مقطعه، برخى از آیات قرآن به حقایقى فراتر از مفهوم لغوى و عرفى اشاره دارند و نمى توان ظاهر آنها را اخذ کرد .

نوع این بیانات به نحو استعارى و کنایى وارد شده است، به همین جهت مى بینیم علامه شهید مرتضى مطهرى رحمه الله به تبعیت از استاد گرانقدرش صاحب تفسیر المیزان شخصیتهاى داستان آفرینش حضرت آدم علیه السلام را عینى و واقعى مى دانند ولى رخدادهاى آن را - که قرآن به آن پرداخته است  نمادین مى شمارند . 
مطلبى که نباید مورد غفلت قرار گیرد این است که نمى توان بى دلیل قائل به نمادین بودن آیه اى شد و هر بیانى را رمز و نمادى براى معنا و حقیقتى دانست; بلکه باید بین آنها تناسب وجود داشته باشد .

 


2 . نظریه زبان عرفى
براساس این نظریه، زبان قرآن همان زبان تفاهم و تخاطب و عرف عقلاست که با نگاهى به فلسفه نزول قرآن و نیز تدبرى در آیات آن، مى توان این مطلب را فهمید . 
صاحبان این نظریه چنین استدلال کرده اند که: لطف خداوند و حکمت و رحمت او باعث شده است که او کتابهاى آسمانى را براى هدایت انسانها و اتمام حجت بر آنان فرو فرستد .

فلسفه نزول قرآن، اکمال عقل و تحقق اهداف آفرینش در نیل انسان به سعادت و قرب ربوبى است; از اینرو اقتضاى طبیعى تحقق آن اهداف این است که زبان وحى همان زبان محاوره و تفاهم عرفى باشد تا مردم بتوانند اهداف و مقاصد آن را درک و عمل نمایند . در غیر این صورت، هدف نزول آن تحقق نخواهد یافت . اصرار قرآن براى ایجاد انگیزه در مخاطبان جهت برقرارى ارتباط مستقیم با آن و درک معناى آن، خود بهترین شاهد بر این مدعا است . در این رابطه مى توان به موارد ذیل اشاره نمود: 


1 . قرآن درباره رسولان الهى مى گوید همه فرستادگان خدا به زبان قوم و امت خویش مبعوث شده اند . «و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه» ; «هیچ پیامبرى را جز با زبان قوم خودش نفرستادیم .» 
از این آیه و نظایر آن استفاده مى شود که زبان مفاهمه پیامبران چیزى جدا و ناشناخته براى مردم و مخاطبانشان نبوده است . 


2 . قرآن خود را کتابى معرفى مى کند که به زبان مردم و براى فهم ایشان است . «هذا بیان للناس و هدى و موعظة للمتقین» ; «این [کتاب] بیانى بران مردم و هدایت و موعظه اى براى پرهیزکاران است .» 
«هذا بلاغ للناس و لینذروا به»  ; «این (قرآن) پیام [و ابلاغی] براى مردم است تا همه به وسیله آن انذار شوند .» 


3 . قرآن مردم را به تدبر در آیاتش دعوت مى کند . «کتاب انزلناه الیک مبارک لیدبروا آیاته و لیتذکر اولوا الالباب»  ; «این کتابى است پر برکت که بر تو نازل کرده ایم تا در آیات آن تدبر کنند و خردمندان متذکر شوند .» 
«و لقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر» ; «ما قرآن را براى تذکر آسان ساختیم; آیا کسى هست که متذکر شود؟!» 
طبیعى است که اگر تدبر و ژرف اندیشى در متن قرآن نتیجه اى براى هدایت انسانها نداشته باشد، دستور دادن به آن از سوى خداى حکیم لغو و بیهوده خواهد بود . 


4 . قرآن کریم تحدى کرده و به هماوردجویى از مخالفان مى پردازد . آیاتى که مکرر از مخالفان و معارضان قرآن طلب مى کند اگر براستى در خدایى بودن قرآن تردید دارند، مانند آن را بسازند و به خدا نسبت دهند، نشان روشنى از این واقعیت دارد که زبان قرآن قابل فهم و همان زبان عرفى است; در غیر این صورت، تحدى نامفهوم و بى اعتبار خواهد بود . 


پس نتیجه مى گیریم: 
1 .
قرآن کلام وحى و گزاره هاى آن معنادار است و براساس همان معنادارى است که شریعت و هدایت و کمال آفرینى براى انسان شکل مى گیرد . 
2 . زبان قرآن قابل شناسایى است و تصویر روشنى از نامه هدایت خدا به انسان قابل ترسیم است; به گونه اى که قابل فهم مخاطبان آن مى باشد . 
3 . زبان قرآن همان زبان تفاهم و تخاطب عرف عقلاست و خداوند براى ابلاغ پیام خود زبان دیگرى ابداع نفرموده است و به همان شیوه عقلایى عمل نموده است . 

 

 

3 . نظریه زبان جامع
براساس این اندیشه، براى قرآن نمى توان زبان خاصى قائل شد; بلکه متناسب با مضامین و سنخ گزاره ها و نیز اهدافى که صاحب وحى از نزول آیات قصد کرده است، همچنین برابر با جهان بینى حاکم بر قرآن، هویت و ساختار زبان آن شکل گرفته است . بر این اساس سبک بیان و ساختمان معنایى مفاهیم و مطالب قرآنى به صورت آمیزه اى از شیوه هاى گوناگون و ترکیبى از زبانهاى مختلف و متعدد مى باشد . 
برخى از متفکران معاصر نیز جامع بودن زبان قرآن و به عبارت دیگر نظریه ترکیبى بودن زبان قرآن را تقویت نموده اند .

آنان در این رابطه گفته اند: نظریه اى که زبان دین را مختلط از شیوه هاى گوناگون مى داند نظریه اى قوى است;  یعنى اگر زبان دین را به طور مطلق عرفى بدانیم، که هیچ جنبه نمادین در آن نیست یا بر عکس، اگر بگویم کلیه مفاهیم دینى نمادین اند و هیچ مفهومى حقیقى یا عرفى نداریم، هیچکدام از این دو نظر صحیح نیست; بلکه باید نوعى تفصیل قائل شد . 

به نظر مى رسد نظریه زبان جامع، جامع ترین نظریه باشد و خود تقریر دیگرى است از نظریه عرفى زبان قرآن با قید همان ویژگیهاى خاص .

 

منابع:

موسسه فرهنگی قرآنی نورالمجتبی

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

 

 

در صورت علاقه مندی به یادگیری کامل مبحث مقالات قرانی، جهت پیش ثبت نام و یا  شرکت در دوره ها کلیک کنید.

جهت پیش ثبت نام  کلیک کنید...

در صورتی که به مشاوره پیرامون موضوع فوق علاقه دارید کلیک کنید...

اطلاعات بیشتر کلیک کنید...

 

 
 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

دیدگاه کاربران

 

 

  • اشتراک دانش و مهارت مالی و حسابداری
  • قرآن پژوهی مالی و حسابداری
  • شرکت دانش پژوهان مالی فرانگر
  • مرکز مشاوره الکترونیک حسابداری, مالی و سرمایه گذاری
  • توسعه توانمندی و فرصتهای شغلی مالی و حسابداری
  • انتخاب برتر محصولات, خدمات و بازار حسابداری, مالی و...
  • توسعه نگر دانش و مهارت مالی و حسابداری
  • آتیه نگر دانش و سواد مالی مدیران ارشد
  • بهینه نگر دانش و سواد مالی خانواده
  • هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
    Google Analytics Alternative